لقمه حرام در سفرهی بانکدارها!!
دو سال و چند ماه پیش دقیقاً در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۹۱، حضرت آیتالله جوادی آملی در دیدار با علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی از وضعیت موجود در بانکها و ارائه تسهیلات با سود زیاد ابراز گلایه کردند و افزودند:
«این بانکها سودهای کلانی از مردم دریافت میکنند و در حال حاضر ۸۰ درصد مردم با وام و ربا بسر میبرند و باید برای اقتصاد ربا فکری شود. ما خودمان را فریب ندهیم؛ ما مثل کسی که قلبش ۸۰ درصد از کار افتاده و با ۲۰ درصد کار میکند هستیم. تعارف هم نکنیم، با ۲۰ درصد زندهایم و ۸۰ درصد با ربا بسر میبرند.»
امّا متأسفانه با گذشت دوسال از این انذار و توصیه آیتالله جوادی آملی ، آن هم به رئیس دستگاه قانونگذاری کشور، شاهد هیچگونه حرکتی برای اصلاح و برخورد با بانکها که همچون سرطان نظام مالی کشور را مورد هجوم قرار دادهاند، نبودیم. این بیتفاوتی و خمودگی در دانشگاهها، حوزههای علمیه و قوای سهگانهی کشور منجر شد تا مجدداً حضرت آیت الله جوادی آملی در تاریخ ۱۶ فروردین ماه ۱۳۹۳ در جلسهی پنجم از درس خارج فقه خود با موضوع «بیع و ربا»، به صراحت فاکتور بازی حاکم در بانکداری را مغایر با قواعد فقهی و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان عنوان کنند و اینگونه مردم، مسئولین و حتی خود بانکدارها را تحذیر دهند:
«صحبتهای آیتالله جوادی دربارهی پول حرامی که وارد سفرهی بانکدارها شده است»
«این بانکدارهای بیچاره وقتیکه بدانند این فاکتور بازی است و این روحش رباست، کار اینها میشود حرام؛ وقتی کار اینها حرام شد، حقوق اینها میشود حرام، چرا عمداً به جهنم میروند؟! حقوق در برابر یک کار حلال است، مگر کسی کار حرام کند، حقوق میتواند بگیرد ؟ «إِنَّ اللَّهَ إِذَا حَرَّمَ شَیْئاً حَرَّمَ ثَمَنَهُ» این از قواعد متقن فقهی ماست. مجلس شورای اسلامی خدا حفظشان کند که تلاش و کوشش کردند و تصویب کردند، شورای محترم نگهبان تصویب کردند و همه را اسلامی کردند، ما داریم با فاکتور این مسئله را «کأن لم یکن» میکنیم و میدانیم که این فاکتور بازی است و این روحش رباست. اگر آنکه مصوبه مجلس است و آنکه مصوبه شورای نگهبان است، همان عمل شود که مشکلی نیست و ربایی در کار نیست یا مضاربه است یا عقود دیگر که اسلامی است، اما اگر بهصورت فاکتور بازی باشد، طرفین بدانند، بگوید ما کار نداریم برو فاکتور بیاور، این میشود کار ربا و وقتی کار حرام شد، حقوق آنهم میشود حرام، ما هم مرگ را فراموش کردیم، هم خطوط کلی فقه را فراموش کردیم و نمیدانیم کجا داریم میرویم؟؟»
حال سوأل اینجاست که چرا علیرغم اینکه در قرآن از خوردن ربا با عنوان جنگ با خدا یاد میشود و این عالم برجسته بهروشنی از وجود روح ربا در کالبد نهاد بانک صحبت میکند و همه را نسبت به وجود این غدهی سرطانی آگاه میکند، شاهد کوچکترین برخوردی با این نهاد ربوی در جامعه نیستیم؟ و یا ضرورتی برای ایجاد یک نهاد جایگزین برای بانک و یا در نگاهی کلانتر الگویی جایگزین برای اقتصاد غربی در بین اساتید دانشگاه و علمای حوزه وجود ندارد؟ آیا لقمههای حرامی که از طریق سیستم ربوی بانک وارد سفرههای ما شده بر گوش و چشم و قلب ما پرده انداخته و مانع از درک کلام حق شده است؟
- ۹۳/۰۹/۰۹