قول سدید

(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً؛ احزاب/70)

قول سدید

(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً؛ احزاب/70)

قول سدید

﴿حجة الاسلام پناهیان:﴾
قول سدید یعنی سخن محکم و استوار و صحیح(سخن بی‌پایه و اساس نگفتن). یعنی سخنی که از سویی مطابق با واقع باشد و از سوی دیگر برای خدا و به امر خدا باشد. قول سدید، سخنی است که هم راست و صحیح باشد(اشتباه نباشد)، و هم «دقیق» باشد. شما گاهی می‌توانید راست بگویید ولی «بخشی» از یک حقیقت را بیان کنید و با آن، مردم را به اشتباه بیندازید. یا می‌توانید زمان گفتن یک سخن درست را نابه‌جا انتخاب کنید و مردم را گمراه کنید. و می‌توانید بدون زدن قید و حاشیۀ لازم به یک سخن صحیح، با آن سخن صحیح، مردم را گمراه کنید و اغراض غیرالهی خودتان را دنبال کنید.

طبقه بندی موضوعی

بلایای معماری مدرن

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۸ ب.ظ

هدفی را که این نوشتار دنبال می‌کند این است که درواقع نقدی را بر معماری امروز جامعه وارد کند که تا شاید معماران و مهندسانی را که نادانسته در حال بسط و گسترش این سبک از معماری در کشور هستند قدری بیشتر به تأمل وا‌دارد. امّا برای اینکه بتوانیم نقد دقیق‌تری نسبت به این موضوع داشته باشیم لازم است که بحث را با تبیین مفاهیم کلیدی‌تری آغاز کنیم. یکی از این مفاهیم کلیدی، پارادایم[1] است. اگر بخواهیم به تشریح و تبیین مفهوم پارادایم با استفاده از یک قیاس تمثیلی بپردازیم یکی از بهترین گزینه‌ها این است که به سراغ ساختار یک شهر برویم. اگر ساختار نظام اندیشه‌ای در بشر را به یک شهر مثل تهران تشبیه کنیم، می‌توان گفت بناهایی را که بعدها در این شهر ساخته و موجب توسعه و گسترش آن می‌شوند و یا اصلاحاتی نظیر رنگ‌آمیزی دیوارها و آسفالت کردن خیابان‌ها همگی در چهارچوب همان شهر اولیه صورت می‌گیرد و این دست کارها شهر جدیدی را پدید نخواهد آورد. در مورد اندیشه نیز این‌گونه است که همواره چهارچوب اصلی تفکر توسط یک نفر معین می‌شود و دیگران تنها به شرح و بسط اندیشه‌ی او می‌پردازند. این چهارچوب کلی را پارادایم می‌گویند. مثلاً ملاصدرا سال‌ها پیش شهر ذهنی خود را بنا کرده است و سایر اندیشمندان، از ملاهادی سبزواری گرفته تا علامه‌ی طباطبایی و سایر بزرگان معاصر همگی سعی در رنگ‌آمیزی و اصلاح و یا ساخت بناهای جدیدی در درون همین شهر ذهنی را داشته‌اند تا جایی‌که حتی عده‌ای معتقدند حرکتی را که امام خمینی (ره) در انقلاب انجام داده است بر اساس مدل و طرح‌ریزی ملاصدرا بوده و درواقع همان سفر چهارم از اسفار اربعه‌ی اوست و انقلاب اسلامی را یک انقلاب صدرایی عنوان می‌کنند.

امروزه دو «سوپر پارادایم» یا «اَبَر چهارچوب تصوری» بر نظام اندیشه‌ی بشر حاکم است که کلیه‌ی افکار و رفتار او از آن تأثیر می‌پذیرد. سو‌پر پارادایم‌ها درواقع کامل‌ترین نوع از پارادایم‌ها هستند که دیگر امکان گریز از آن‌ها وجود ندارد و همه چیز را تحت پوشش خود قرار می‌دهند. یکی از این سوپرپارایم‌ها، «اومانیسم[2]» نام دارد که بشر را به‌عنوان محور همه چیز معرفی می‌کند و مدعی می‌شود که سایر چیزها باید حول بشر تعریف شود. در مقابل، سوپر پارادایم «تئویسم» خدا را به‌عنوان محور معرفی کرده و همه چیز را حول خداوند تعریف می‌کند.

پلت بشر گرایی

«در سوپرپارادایم اومانیسم بشر محور است و همه‌چیز حتی خدا هم حول بشر و خواسته‌های او تعریف می‌شود»

تفاوت این دو سوپر پارادایم در این است که وقتی بشر به‌عنوان محور قرار ‌گیرد همواره سعی می‌شود راحتی و رفاه بیشتر او نیز مبنای طرح‌ریزی‌ها باشد. چراکه انسان هرگز حاضر نیست که خود را به سختی و مشقّت بیهوده بیندازد و همواره سعی می‌کند که دانش و توان خود را برای بالا بردن رفاه و راحتی خود به کار ببندد. این نوع نگرش به حدی از رشد رسید که بعد‌ها با عنوان «اصالت سودجویی» توسط جِرِمی بِنِتام[3] مطرح شد. او اعتقاد داشت که از میان انتخاب‌های مختلفی که در هر مورد در برابر ما وجود دارد، باید آن امکان را برگزینیم که بیشترین لذّت و خوشی را برای بیشترین تعداد از افراد مهیا می‌سازد و هدف قانون‌گذار نیز باید این باشد، که حداکثر خوشی و آسایش را برای حداکثر افراد تأمین نماید. وی همچنین معتقد بود که جستجوی لذّت و گریز از درد، تنها غایت و هدف آدمی است حتی در لحظه‌ای که انسان بزرگ‌ترین لذت را از خود دریغ می‌کند و یا دردهای سنگینی را بر خود هموار می‌کند نیز به دنبال لذّتی دیگر است. او بدین ترتیب ایثار کردن و گذشت را نیز اگرچه با صرف‌نظر کردن از برخی لذت‌ها همراه بود امّا در مسیر کسب لذّتی دیگر می‌دانست.

دکترین لسه فر

«دکترین لسه‌فر که در آن مبنای عمل انسان هوی و هوس اوست»

در مقابل وقتی خداوند به‌عنوان محور تعریف شود، رفاه و راحتی انسان ملاک اندیشه و عمل او نخواهد بود بلکه اگر این رفاه و راحتی در مقابل حدود الهی قرار گیرند، انسان رفاه و راحتی خود را بر مبنای حدود الهی تغییر خواهد داد. انگیزه‌ی بشر از گزینش اختیاری این موارد که به‌روشنی راحتی و رفاه او را محدود می‌کند، رسیدن به‌مراتب بالاتری از کمال و رشد است. نمونه‌های بسیاری را می‌توان به‌عنوان مصادیق مختلف این نوع نگرش ذکر کرد. مثلاً برخاستن از خواب برای به‌جا آوردن فریضه نماز صبح یکی از این موارد است که عملاً با راحتی انسان در تناقض است و اگر انسان در انتخاب زمان نماز صبح مختار بود قطعاً آن را به بعد از یک خواب کامل و خوردن یک صبحانه‌ی مفصل موکول می‌کرد. عمده‌ی تکالیف الهی بر مبنای یک اصل کلی به نام «مخالفت با هوای نفس» طراحی شده است تا انسان را برای رسیدن به رشد و تعالی به مخالفت با تمایلات درونی خود وادارد. نمونه‌های بسیار دیگری را نیز می‌توان در تأیید این مطلب ذکر نمود که از چهارچوب اصلی بحث ما خارج است.

راحت‌طلبی بشر که نشأت گرفته از دیدگاه اومانیستی اوست کلیه‌ی شقوق زندگیش را تحت تأثیر قرار داده و منجر شده است که انسان حتی در هنگام ساخت سرپناهی برای خود، چیدمان فضاهای داخلی را به‌گونه‌ای قرار دهد که بیشترین راحتی را برای او فراهم کند. به‌عنوان نمونه وقتی فردی شب‌هنگام با هدف رفع حاجت از خواب بر‌می‌خیزد، راحتی او حکم می‌کند که سرویس بهداشتی را در نزدیک‌ترین مکان به محل خواب خود قرار دهد.

دستشویی در اتاق خواب

«چیدمان فضاهای داخلی خانه به‌گونه‌ای است که بیشترین راحتی را برای انسان فراهم کند»

در مقابل بر اساس حدیثی از پیامبر اعظم (ص) که در اصول کافی آمده به این مطلب اشاره شده است که ملائک به سه دسته از خانه‌ها وارد نمی‌شوند که یکی از آن‌ها خانه‌ای است که در آن ادرار شود یا به بیان امروزی ما سرویس بهداشتی در درون خانه قرار داشته باشد.

حدیث درباره‌ی معماری

امام صادق (ع) نیز در توحید مفضّل به‌ گونه‌ی دیگری بر این نکته تأکید می‌ورزند و آن این است که در ساخت یک خانه باید مستراح را در پوشیده‌ترین جایگاه آن قرار داد. یک معمار که پارادایم ذهنی او بر مبنای خداگرایی‌ست به مسکن تنها به‌عنوان یک سرپناه نمی‌نگرد بلکه مسکن را محل سکونت و رسیدن به آرامش و سکینه در نظر می‌گیرد که این مکان باید به گونه‌ای طراحی شود که پتانسیل ورود ملائک به آن را فراهم کند.


دستشویی مخفی

 امّا متأسفانه امروز با رشد و گسترش خانه‌سازی به‌صورت آپارتمانی و تلاش برای بلندمرتبه‌سازی ساختمان‌های مسکونی روزبه‌روز از وضعیت مطلوبی که برای یک مسکن متصور است فاصله گرفته‌ایم و ای‌کاش مهندسین و معماران در کنار رزومه‌ی کاری خود این نکته را نیز مدنظر داشته باشند که با دامن زدن به این سبک از معماری، چه تعداد خانه را از ورود ملائک محروم ساخته‌اند.  



[1]- Paradigm

[2]- Humanism

[3]- Jeremy Bentham

نظرات  (۱)

به نکته مهمی از تاثیرات راحت طلبی در ابعاد زندگی بشر توجه شده ممنونم 
حتی میشه  مبارزه با راحت طلبی رو در خانه های قدیمی ایران مورد بررسی قرار داد که کاملا بهش توجه شده 
یک سوال خودتون تحلیل کردین یا از منبعی استفاده شده؟
پاسخ:
ممنون
به نکته خوبی اشاره کردین؟ باید بهش پرداخت
انتقادی  هم که به معماری غربی شده کپی از جایی نیست، دغدغه خودم بود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ghole-sadid.ir