قول سدید

(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً؛ احزاب/70)

قول سدید

(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً؛ احزاب/70)

قول سدید

﴿حجة الاسلام پناهیان:﴾
قول سدید یعنی سخن محکم و استوار و صحیح(سخن بی‌پایه و اساس نگفتن). یعنی سخنی که از سویی مطابق با واقع باشد و از سوی دیگر برای خدا و به امر خدا باشد. قول سدید، سخنی است که هم راست و صحیح باشد(اشتباه نباشد)، و هم «دقیق» باشد. شما گاهی می‌توانید راست بگویید ولی «بخشی» از یک حقیقت را بیان کنید و با آن، مردم را به اشتباه بیندازید. یا می‌توانید زمان گفتن یک سخن درست را نابه‌جا انتخاب کنید و مردم را گمراه کنید. و می‌توانید بدون زدن قید و حاشیۀ لازم به یک سخن صحیح، با آن سخن صحیح، مردم را گمراه کنید و اغراض غیرالهی خودتان را دنبال کنید.

طبقه بندی موضوعی

از رباخواری سنتی تا بورس‌بازی مدرن

جمعه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۰۳ ب.ظ

سال‌ها قبل یعنی پیش از وقوع انقلاب صنعتی بخش عمده‌ای از مواد غذایی، کالاها و خدمات که به‌وسیله‌ی انسان تولید می‌شد به مصرف خود تولیدکنندگان و خانواده‌هایشان می‌رسید. بر اساس تحقیقات تاریخی منحصر بفردی که فرناند برودل[1]  در این دوران انجام داده است، حتی تا قرن ۱۶ میلادی نیز تمام ناحیه‌ی مدیترانه از فرانسه تا اسپانیا از یک طرف و تا ترکیه از طرف دیگر- جمعیتی در حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیون نفر را در بر می‌گرفت که ۹۰ درصد آن‌ها به کار زراعت اشتغال داشتند و تنها مقدار کمی کالا برای تجارت تولید می‌شد. برودل در کتاب «مدیترانه‌ای‌ها و جهان مدیترانه‌ای در عصر فلیپ دوم»[2] این‌گونه می‌نویسد:

«۶۰ یا حتی ۷۰ درصد از کل تولید ناحیه مدیترانه هرگز به بازار اقتصادی راه نیافت و این تنها وضعیت منطقه‌ی مدیترانه نبود. در اروپای شمالی که زمین‌های صخره‌ای و زمستان‌های سخت و طولانی‌اش وضع زارعین را صد چندان مشکل‌تر می‌کرد نیز کالای مازادی برای عرضه در بازار وجود نداشت.»

«به گفته‌ی برودل تا قرن ۱۶ میلادی ۹۰ درصد مردمان ساکن نواحی مدیترانه کشاورز بودند و بیشتر محصولات تولیدی آن‌ها به مصرف خود تولیدکنندگان و خانواده‌هایشان می‌رسید.»

به‌مرور زمان و با وقوع انقلاب صنعتی بازارها شکل جدی‌تری به خود گرفتند و شکاف بین تولید‌کننده و مصرف‌کننده به وجود آمد و تدریجاً جامعه‌ای شکل گرفت که در آن هیچ‌کس حتی کشاورزان نیز خودکفا نبودند. همه‌ی افراد تقریباً به‌طور کامل وابسته به غذا، کالا و خدماتی بودند که توسط دیگران تولید می‌شد. آلوین تافلر[3] معتقد است که نه‌تنها سیاست بلکه فرهنگ نیز تحت تأثیر این شکاف قرار گرفته است چراکه این شکاف، تمدنی را به وجود آورد که بیش از هر تمدن دیگری در تاریخ پول‌پرست، حریص، تاجر مسلک و حسابگر بوده است.

تافلر در کتاب «موج سوم»[4] می‌نویسد:

«حرص به پول، کالا و اشیاء بازتاب سرمایه‌داری یا سوسیالیسم نیست بلکه بازتاب نظام صنعتی است. این امر بازتاب نقش مرکزی بازار در تمامی جوامعی است که در آن‌ها تولید از مصرف جدا شده است و هر فردی به جای اتکاء به مهارت‌های تولیدی خود در رفع حوائج زندگی به بازار وابسته گردیده است.»

«تافلر در کتاب موج سوم خود، حرص به پول، کالا و اشیاء ر نه تنها بازتاب سرمایه‌داری یا سوسیالیسم نمی‌داند بلکه بازتابی از نظام صنعتی عنوان می‌کند.»

حرص و طمعی را که به گفته تافلر، نظام صنعتی آتش آن را به جان بشر آن زمان انداخته بود به‌مرور در حال گسترش بود و سرمایه‌داران و صاحبان صنایع نیز برای ارضای این طمع به‌طور مداوم تولیدات صنعتی خود را افزایش ‌دادند و منابع و ذخایر طبیعی را در مقیاسی بسیار وسیع استخراج کردند و در عین حال سموم بسیار زیادی را نیز در جو زمین پراکندند. آن‌ها به دنبال منافع خود طبیعت را از جنگل تهی ساختند و درباره‌ی عوارض جانبی و عواقب درازمدت آن فکری نکردند و تنها هدف آن‌ها این بود که بتوانند ثروت بیشتری را تولید کنند. هر اندازه که سوسیالیست‌ها و طرفداران سرمایه‌گرایی درباره چگونگی توزیع دست‌آوردهای طبیعت با یکدیگر اختلاف داشتند، امّا هردو به یک شیوه به طبیعت می‌نگریستند. هردوی آن‌ها طبیعت را به‌عنوان پدیده‌ای می‌پنداشتند که باید به دست آن‌ها مورد استعمار قرار گیرد. دیوید کورتن[5] در کتاب «طرحی برای یک اقتصاد نوین»[6]‌ این موضوع را این‌گونه تأیید می‌کند:

«مصرف بیش از حد از اکوسیستم، زمین را به سمت نابودی سوق می‌دهد. تغییرات اقلیمی و متعاقب آن افزایش خشک‌سالی‌ها، سیل‌ها، آتش‌سوزی‌های پردامنه هم‌اینک به‌عنوان تهدید‌های جدی شناخته شده‌اند. دانشمندان جهان تقریباً متفق‌القول‌اند که فعالیت‌های انسانی سهم عمده‌ای در این روند داشته‌اند. ما با کمبود جدی آب، فرسایش خاک، انقراض گونه‌ها و پایان ذخایر سوخت فسیلی مواجهیم. در تمام موارد، مسئولیت عمده متوجه نظام اقتصادی شکست خورده‌ای است که هزینه‌های اجتماعی و زیست‌محیطیِ سودآوری را در سیاست پول‌گرایی در نظر نمی‌گیرد.»

«اگر جمعیت امروز بشر به همین طریق به مصرف خود ادامه دهد، تا سال ۲۰۵۰ میلادی به دو کره‌ی زمین دیگر برای استخراج منابع نیاز خواهد داشت.»

علاوه بر این‌که طمع بشر به داشتن ثروت بیشتر با کمبود منابع زمین در مقابل یکدیگر قرار می‌گرفت، انسان نیز برای کسب این ثروت، مجبور بود تا به سختی کار کند و نَفْسِ راحت‌طلب او همواره به دنبال راهی می‌گشت که بتواند این ثروت را بدون این‌همه زحمت به دست آورد. یکی از ساده‌ترین این راه‌ها این بود که پول خود را به دیگری قرض بدهد و از او در ازای این قرض سود دریافت کند. در واقع سودی را که فرد قرض‌گیرنده باالاجبار در ازای قرض خود می‌پرداخت برای فرد قرض‌دهنده همانند حقوقی ماهیانه بود که می‌توانست نیاز‌های خود را با آن مرتفع کند درعین حالی که زحمتی هم برای این پول نکشیده بود.

اما به‌مرور نهادهایی مانند بانک‌ و بورس پا به عرصه گذاشتند تا این کار را در مقیاس وسیع‌تری انجام دهند و مبتنی بر این اصل که سود پرداختی توسط مردم در واقع سهم آن‌ها از مشارکت‌شان در تولید است، سرمایه‌های مردم را در اختیار گرفتند و با این سرمایه‌ها به بیشینه‌سازی بازده مالی برای ثروتمندان پرداختند تا از این طریق روز به روز بر ثروت ثروتمندان افزوده شود. بانک‌ها در ابتدا بر اصول اولیه رباخواری پایبند بودند یعنی برای دریافت بهره ابتدا پولی را به مردم قرض می‌دادند. امّا بانک‌ها برای اینکه بتوانند بهره‌ی بیشتری کسب کنند لازم بود تا ابتدا قرض بیشتری نیز بدهند و برای این کار لازم بود که مردم را به قرض گرفتن تشویق کنند و برای اینکه بشر راضی به قرض گرفتن بشود این باور را به او حقنه کردند که مصرف بیشتر او باعث رشد و رونق اقتصادی کشور می‌شود. حتی اگر برای مصرف بیشتر با کمبود پول هم مواجه شدند، جایی برای نگرانی نیست؛ چرا که بانک‌ها این نقیصه را جبران می‌کنند و پول لازم برای مصرف بیشتر آن‌ها تأمین خواهند کرد.

«رباخواری سیستمی که امروزه در بانک و بورس وجود دارد به مراتب از رباخواری‌هایی است که در گذشته وجود داشته بدتر است و خداوند وعده‌ی به محاق رفتن همه‌ی آن‌ها را داده است.»

امّا هنوز هم این مدل نتواسته بود حرص و طمع بشر را ارضا کند زیرا در مدل‌های اولیه‌ی ربا، لازم بود پول خود را به دیگری قرض داده و برای دریافت بهره‌ی این پول، تا انتهای ماه و یا سال انتظار کشید. امّا در مدل پیشرفته و امروزی آن حتی نیاز به قرض دادن اولیه نیز مرتفع می‌شود و کافی‌ست تنها در لوای الفاظی چون استقراض از بانک مرکزی یا کاهش ارزش پول اقدام به چاپ بی‌رویه پول توسط بانک‌ها کرد.

چاپ پول، یعنی خلق از عدم. زمانی که بابت پولی که قرض داده شده سود و ربا گرفته می‌شود، دست‌کم در این میان مقداری پول قرض داده شده است تا ما به ازای‌ آن بشود سود و ربا اخذ کرد. اما وقتی خلق پول انجام می‌شود، بانک خلق از عدم انجام داده است و ما به ازای پولی که خلق می‌کند هیچ پولی به مردم قرض نمی‌دهد. در واقع اگر در گذشته در رباخواری سنتی پولی قرض داده می‌شد و درصدی از آن به عنوان سود مطالبه می‌شد، امروز در رباخواری مدرن، صد در صد از پول خلق شده سود و ربای خالص است.

و یا در مدلی دیگر از طریق نوسان‌گیری، سفته‌بازی و یا کلاه‌برداری که در بورس انجام می‌شود به رشد قیمت بازاری سهام شرکت‌ها دامن زد و حبابی را ایجاد کرد که تا قبل از ترکیدنش چندین برابر ارزش واقعی سهام بزرگ شده باشد. پس دیگر نه لازم بود برای رباخواری انتظار بیهوده بکشید و نه لازم بود زحمت کار کردن را به خود داد.

کورتن با خیالی خواندن ثروت تولیدی توسط بورس می‌نویسد:

«آنانی که ثروت خیالی ایجاد می‌کنند و کسانی که از سرمایه‌گذاری در شرکت‌های سرمایه‌گذاری منتفع می‌شوند شاید هیچ‌گاه در نیابند که مدعی ثروت واقعی‌ای هستند که دیگران تولید کرده‌اند؛ و دلارهای خیالی که از هیچ به دست آمده‌اند، مطالبه‌ی آنان را از ثروت واقعی جامعه افزایش می‌دهد. همچنین شاید در نیابند که وال استریت و شرکای بین‌المللی‌اش بسیار بیش از ارزش ثروت واقعی جهان ثروت خیالی ایجاد کرده‌اند که این امر توقعاتی را در زمینه‌ی امنیت و رفاه در آینده به وجود آورده‌اند که هرگز محقق نخواهد شد.»

«ترکیدن حبابی که بازار بورس برای سهام شرکت‌ها ایجاد می‌کند، زمینه بحران اقتصادی را به بار خواهد آورد.»

در این بین بشر نیز چون بسیاری از اشکال ثروت واقعی نظیر نیروی جسمانی، ایده‌های فکری، زمین، طلا و ... را می‌توانست با پول مبادله کند به راحتی آن را با ثروت واقعی اشتباه گرفت و پذیرفت هرکس که پول بیشتری داشته باشد در واقع ثروت بیشتری دارد. پس به دنبال راه‌هایی گشت که او نیز بتواند سهم بیشتری از این پول داشته باشد. اما حد این زیاده‌خواهی بشر کجاست؟ جان ادمونز[7] در مقاله‌ای تحت عنوان «اوراق بهادار: ماشین جدید تولید ثروت»[8]  می‌نویسد:

« اوراق بهادار انتشار اوراق قرضه و سهام - تبدیل به قدرتمندترین ماشین تولید در دنیای اقتصادی کنونی شده است. اوراق بهادار به حدی رشد کرده‌اند که هم‌اکنون ارزش آن‌ها بیش از کالا و خدماتی است که طی یک سال در جهان صادر می‌شوند و به زودی ارزش آن‌ها به بیش از مجموع تولید دو سال خواهد رسید.»

در این پیش‌بینی که ادمونز در سال ۱۹۹۶ انجام داده بود، تنها به خلق پولی که بورس اوراق بهادار انجام می‌دهد پرداخته است امّا اگر این خلق پولی که بورس انجام می‌دهد را در کنار خلق پول نظامات بانکی قرار دهیم به اعداد سرسام آوری خواهیم رسید.

«چاپ پول و خلق ثروت حبابی در بورس دو عامل بدهی سرسام آور آمریکا هستند.»

خداوند به‌عنوان خالق انسان که بهترین شناخت را نیز از مخلوق خود دارد، حرص و طمع را یک ویژگی‌ ذاتی برای انسان بیان می‌کند[9] و اسلام نیز به‌عنوان آخرین دین الهی همواره سعی داشته تا با اعمال محدودیت‌هایی این طمع را در بشر به بهترین مسیر هدایت کند و او را از فرو غلتیدن به ورطه‌ی ربا، بازدارد.

اسلام برای اینکه بتواند بر استخراج بی‌رویه‌ی انسان از طبیعت تحدیدی ایجاد کند، آن را به‌عنوان مادر بشر معرفی و همواره توصیه به حفظ و نگهداری آن می‌کند.[10] همچنین اسلام کار و تلاش برای تأمین معاش خانواده را هم‌تراز مجاهدت در راه خدا عنوان می‌کند[11]و نه‌تنها بشر را به غلبه‌ی بر نفس راحت‌طلب خود دعوت می‌کند، بلکه راحت‌طلبی را نیز پدیده‌ای مذموم می‌شمارد.[12] به‌طوری‌که پیامبر جلیل‌القدر اسلام نیز برای نشان دادن اهمیت این موضوع بر دستان کارگر بوسه می‌زند.[13]

مذموم بودن قرض در نگاه اسلام[14] را شاید بتوان گام بعدی برای تحدید طمع در بشر و تشویق او به مدیریت مصرف و کاهش نیازهای غیرضروری و کاذبش دانست. امّا کار به اینجا نیز ختم نمی‌شود و قرآن در حکمی صریح، رباخواری را محاربه‌ی با خدا و رسولش معرفی می‌کند[15] و وعده‌ی نابودی اموالی را که از این طریق جمع آمده می‌دهد.[16]

به روشنی پیداست که بشر در طول تاریخ و در مسیر تشدید و تقویت طمع مذموم در وجود خویش و همچنین برای پشت سر گذاشتن رباخواری اولیه و رسیدن به سازوکار پیچیده و امروزی رباخواری که از طریق بانک و بورس ایجاد شده است، به کرات حدود الهی را زیر پا گذاشته است و از آموزه‌های دینی روی‌گردان شده است و به جرئت می‌توان گفت تنها راهی که برای رهایی از این وضع وجود دارد برگشتن دوباره‌ی بشر به دامان دین و ارائه‌ی یک طرح و الگوی معیشتی مبتنی بر آموزه‌های الهی است.

 



[1]) Fernand Braudel

[2]) The Mediterranean and The Mediterranean World in the Age of Philip II, Fernand Braudel (1996)

[3]) Alvin Toffler

[4]) The Third Wave, Alvin Toffler (1980)

[5]) David Korten

[6]) Agenda for a New Economy: From Phantom Wealth to Real Wealth, David Korten (2010), Berrett-Koehler Publishers

[7]) John Edmunds

[8]) Securities: world wealth machine

[9] ) سوره‌ی مدثر آیات ۱۲ تا ۱۵

[10]) ﴿قال رسول‌الله (ص): تحفّظوا من الأرض فإنّها أمّکم و إنّه لیس من أحد عامل علیها خیرا أو شرّا إلّا و هی مخبرة به.﴾ (نهج الفصاحة، صفحه ۳۸۰) پیامبر اکرم (ص): حرمت زمین را بدارید که به منزله مادر شماست و هر که روى زمین کار بد یا خوبى کند، از آن خبر میدهد.

[11]) ﴿قَالَ رسول‌الله (ص)‏ الْکَادُّ عَلَى عِیَالِهِ مِنْ حَلَالٍ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.﴾ (من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص: ۱۶۸) رسول اکرم (ص) فرمود: کسى که براى اهل خانواده خویش کوشش مى‏کند و از راه حلال معیشت آنان را ترتیب مى‏دهد اجرش مطابق مجاهد فی سبیل اللَّه است.

[12]) ﴿عن ابی عبد الله (ع) قال: انّ الله عزّ و جلّ یبغض کثرة النّوم و کثرة الفراغ﴾؛ (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۵، ص: ۸۴) امام صادق (ع) فرمود: خداوند عزّ و جلّ از زیاد خوابیدن و فراغت زیاد کراهت دارد.

[13]) پس از آنکه رسول گرامی اسلام از جنگ تبوک بازگشت، سعد انصاری به استقبال آن حضرت شتافت و با رسول خدا صلی الله علیه و آله دست داد. پیامبر به او فرمود: «چه آسیبی به دستت رسیده است که چنین زبر و خشن شده است؟ سعد گفت: یا رسول اللّه صلی الله علیه و آله، با طناب و بیل کار می کنم و برای گذران زندگی خود و خانواده ام درآمدی به دست می آورم. به همین جهت، دستم خشن و زبر شده است. آن گاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دست سعد را بوسید و فرمود: «این دستی است که آتش دوزخ با آن تماس نمی یابد». (محدث نوری، ‌مستدرک الوسائل، ج 2، صص 269 و 405)

[14])  رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرموده است: زنهار و بر حذر باشید از زیر بار وام رفتن که باعث سرشکستگى مدیون است. (ترجمه من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص: 242)

[15] ) ﴿ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَ لَا تُظْلَمُونَ﴾ (سوره‌ی بقره آیه‌ی ۲۷۹)، اگر (چنین) نمى‏کنید، بدانید خدا و رسولش، با شما پیکار خواهند کرد! و اگر توبه کنید، سرمایه‏هاى شما، از آنِ شماست [اصل سرمایه، بدون سود]؛ نه ستم مى‏کنید، و نه بر شما ستم وارد مى‏شود.

[16] ) ﴿ یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَواْ وَ یُرْبىِ الصَّدَقَاتِ وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلِّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ﴾ (سوره‌ی بقره آیه‌ی ۲۷۶)، خداوند، ربا را نابود مى‏کند؛ و صدقات را افزایش مى‏دهد! و خداوند، هیچ انسانِ ناسپاسِ گنهکارى را دوست نمى‏دارد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ghole-sadid.ir